ابراهیم عباسپور؛ محمدعارف محبی؛ عبدالهادی صالحی زاده
دوره 3، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 163-182
چکیده
منطق حیات اجتماعی بر فرهنگ بنا میشود. متناسب با نوع نظام فرهنگی، اهداف، ساختار و محتوای جامعه قابلتعریف شده و تفکیک جامعه به مطلوب و نامطلوب معنا مییابد. بر همین مبنا، تعیین آسیبهای اجتماعی، طبقهبندی و نوع تفسیری که از آنها صورت میگیرد، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت میشود. لذا در موضوع آسیبشناسی اجتماعی، تعریف معیارها ...
بیشتر
منطق حیات اجتماعی بر فرهنگ بنا میشود. متناسب با نوع نظام فرهنگی، اهداف، ساختار و محتوای جامعه قابلتعریف شده و تفکیک جامعه به مطلوب و نامطلوب معنا مییابد. بر همین مبنا، تعیین آسیبهای اجتماعی، طبقهبندی و نوع تفسیری که از آنها صورت میگیرد، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت میشود. لذا در موضوع آسیبشناسی اجتماعی، تعریف معیارها و شاخصهای آسیبهای اجتماعی از موضوعات کانونی است. دو تیپ ایدئال طیب و خبیثه دو الگوی غالب جامعه در ادبیات قرآنی است. خبائث آسیبهایی هستند که طهارت و سلامت جامعه طیب را در مسیر غریزه و الزامات اجتماع جاهلی هدایت میکند. این پژوهش سعی کرده، با روش تفسیر موضوعی و معناشناختی، مفاهیم قرآنی را در چارچوب دستگاه معرفتی قرآن شبکهسازی کرده و متناسب با تصویری که قرآن از جامعه سالم و آسیبدیده ارائه مینماید، معیارها و شاخصهای آسیبهای اجتماعی را استنباط کند. کلیه مباحث در دو سطح دستهبندی شدهاند. در سطح معیارهای تشخیص، اصول سهگانه: حق، عدالت و همبستگی تحلیل گردیده و درواقع، منطق فهم و تشخیص آسیبها منقح شده است و بهمنظور طبقهبندی و رتبهبندی آسیبها، شاخصهای نهگانهای عمدتاً ناظر به اصول معیاری، استنباط و صورتبندی گردیده است که با ارجاع به مجموع آنها، چیستی، پیامدها و منطق کنترل آسیبها نیز فهمپذیر شده است.