آسیبهای اجتماعی نوظهور، آسیبهایی هستند که بر اثر فناوریهای جدید ارتباطی مانند اینترنت، ماهواره، تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی و پیامرسان ایجاد شدهاند و تأثیرات مهمی بر فرد و بهتبع آن جامعه داشتهاند. این آسیبها که به دو دسته اجتماعی و روانشناختی تقسیم میشوند، به دلیل استفاده بیشتر و خصوصیات ویژه روانشناختی ...
بیشتر
آسیبهای اجتماعی نوظهور، آسیبهایی هستند که بر اثر فناوریهای جدید ارتباطی مانند اینترنت، ماهواره، تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی و پیامرسان ایجاد شدهاند و تأثیرات مهمی بر فرد و بهتبع آن جامعه داشتهاند. این آسیبها که به دو دسته اجتماعی و روانشناختی تقسیم میشوند، به دلیل استفاده بیشتر و خصوصیات ویژه روانشناختی زنان، بر این قشر از جامعه تأثیری دوچندان دارند. به نظر میرسد زنان بیشتر از مردان تحت تأثیر فضای مجازی قرار میگیرند و درنتیجه آسیبهای فضای مجازی بر آنان بیشتر از مردان است. از طرفی به دلیل نقش ویژه زنان در مدیریت خانواده و تربیت فرزند، آسیبهایی که براثر فضای مجازی بر آنان وارد میشود، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در حال حاضر بسیاری از زنان ایرانی، زمان زیادی از وقت خود در شبانهروز را در شبکههای اجتماعی سپری میکنند. از میان شبکههای اجتماعی، اینستاگرام بهعنوان رسانهای تصویر محور، تأثیرات بیشتری بر زنان دارد و درنتیجه میتواند آسیبهای بیشتری را نیز به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر با رصد کاربران زن اینستاگرام و تحلیل کنشگری آنان، درصدد بررسی آسیبهای اجتماعی اینستاگرام بر زنان ایرانی است. در یک نگاه کلی، مهمترین این آسیبها عبارتاند از: سایبر سکس، تعرض جنسی، روابط آزاد با نامحرم و خیانت سایبری، عادیسازی بیاخلاقی، مدگرایی، اعتیاد مجازی، افشای حریم خصوصی، بیتوجهی به انجام دستورات دینی ازجمله رعایت عفاف و حجاب، تغییرات فرهنگی، مشکلات روحی و روانی، میل به ابراز وجود، جلوهگری خود ایدئال، فردگرایی و تضعیف نقش مادری و همسری
از جمله مسائل اجتماعی حوزه زنان و خانواده در جامعه امروز ایران، روند رو به تزاید«تجرد زنان» است. تجرد اعم از تجرد ابتدایی(دخترانی که به هر دلیل موفق به ازدواج بهنگام بویژه در فاصله سنی ۱۸ تا ۲۹ سالگی نمی شوند. این روند اگر تا آستانه ۴۵ و طبق برخی دیدگاهها تا ۴۹ سالگی امتداد یابد، در عرف جمعیت شناسان، از آن به تجرد قطعی یاد می شود)؛ ...
بیشتر
از جمله مسائل اجتماعی حوزه زنان و خانواده در جامعه امروز ایران، روند رو به تزاید«تجرد زنان» است. تجرد اعم از تجرد ابتدایی(دخترانی که به هر دلیل موفق به ازدواج بهنگام بویژه در فاصله سنی ۱۸ تا ۲۹ سالگی نمی شوند. این روند اگر تا آستانه ۴۵ و طبق برخی دیدگاهها تا ۴۹ سالگی امتداد یابد، در عرف جمعیت شناسان، از آن به تجرد قطعی یاد می شود)؛ تجرد ثانوی و متاخر(زنانی که بعد از یک بارازدواج، به علت طلاق یا مرگ همسر، از تاهل رهایی یافته و برغم تمایل و آمادگی، امکان ازدواج مجدد نیافته اند) از علل و عوامل شخصی و ساختاری متعددی ناشی شده و آثار و پیامدهای زیانباری در سطوح فردی و اجتماعی به همراه دارد.نظر به جایگاه قدسی ازدواج و تشکیل خانواده در گفتمان مذهبی غالب جامعه ایران، تاخیر در سن ازدواج بویژه تاخیر طولانی مدت و محرومیت قطعی از آن چه از ناحیه مرد و چه زن، و ترجیح تجرد، در صورت فقدان توجیه، با فلسفه وجودی خانواده در نظام ارزشی اسلام با کارکردهای ویژه تعارض دارد. جمعیت شناسان نیز به دلایل دیگری، تجرد زنان را در تیراژ وسیع، امری پرابلماتیک و پاتولوژیک تلقی کرده و سیاستگذاری وبرنامه ریزی فرهنگی اجتماعی جهت کاهش و تعدیل آن را اجتناب ناپذیر می دانند.
از آسیبهای اجتماعی که خانوادهها را با چالش جدی مواجه کرده، وجود دختران در معرض آسیبی است که به علت فقدان حمایت خانوادگی، در خانههای سلامت نگهداری میشوند. بازیابی و جلوگیری از شکنندگی هویت زنانگی این افراد از دغدغههای اصلی این مراکز است؛ مراکزی که دختران در معرض آسیب اجتماعی و فاقد حمایتهای خانوادگی و اجتماعی را زیرپوشش ...
بیشتر
از آسیبهای اجتماعی که خانوادهها را با چالش جدی مواجه کرده، وجود دختران در معرض آسیبی است که به علت فقدان حمایت خانوادگی، در خانههای سلامت نگهداری میشوند. بازیابی و جلوگیری از شکنندگی هویت زنانگی این افراد از دغدغههای اصلی این مراکز است؛ مراکزی که دختران در معرض آسیب اجتماعی و فاقد حمایتهای خانوادگی و اجتماعی را زیرپوشش قرار داده و با ارائه خدماتی زمینه استقلال اقتصادی، اجتماعی و توانمندسازی آنها را مهیا میکنند تا بار دیگر با آسیبهای جدیتری مواجه نشوند. این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤال است که چه عواملی بر افول هویت زنانگی دختران خانههای سلامت تأثیرگذار بوده، صورت پذیرفته است. رویکرد این پژوهش کیفی است و از روش پدیدارشناسی برای واکاوی این مسئله استفاده شده است. برای گردآوری دادههای تحقیق با 8 نفر از دختران و زنان خانههای سلامت شهر اصفهان که به روش نمونهگیری هدفمند گزینش شدهاند، مصاحبه نیمه ساختارمند انجام شده است. تحلیل دادهها نشان میدهد «کلیشههای بستهبندی شده»، با کدهای تفسیری معطوف بودن به گذشته، دیریابی نسلی، جنسیت محوری محیطی، تنبیههای تک جنسیتی، همچنین کد تبیینی «خود پنداره القایی» با کدهای تفسیری انزوای شخصی، فقدان خودباوری، تقلیدپذیری از همسالان، هیجان خواهی نارس و کد تبیینی «خود تفسیری انگاره باورها» با کدهای تفسیری چرخش در باورمندیها، جبرگرایی و نارسایی مذهبی نقش تعیینکنندهای در شکنندگی هویت زنانگی این افراد در سالهای ترک خانه داشته است.